معجزه موسیقی درمانی بر بیش فعالی

تاثیر موسیقی درمانی در بیماری بیش فعالی

تاثیر موسیقی درمانی بر درمان بیماری بیش فعالی

موسیقی درمانی بر تمرکز، خود کنترلی و داشتن مهارت های اجتماعی در کودکان و بزرگسالان بیش فعال تاثیر می گذارد. به علاوه شما می توانید از فواید این درمان در زندگی روزمره تان به صورت رایگان بهره بگیرید.

دکتر الیو ساکس نویسنده کتاب Musicophilia می گوید:”هیچ چیزی به اندازه ی موزیک ذهن را فعال نمی کند”. او می گوید قدرت موسیقی درمانی می تواند باعث حرکت بیماران فلجی که پارکینسون دارند شود، باعث بهتر شدن علائم سندروم توره می شود و تیک های عصبی کودکان اوتیسم را بهتر می کند و بر کودکان بیش فعال تاثیر می گذارد.

کانسنتو تومیانو(موسیقی درمانگر) مدیر اجرایی موسسه موسیقی و عملکرد عصبی می گوید: “او قادر بود قبل اینکه یک کلمه را بگوید آن را بخواند و بخش آسیب دیده مغزش با موسیقی احاطه شده بود”. ” اکنون جامعه ی عصب شناسان می گویند مغز تغییر می کند و تحریک های شنیداری باعث می شود این تغییرات رخ دهد.”

درمانی که خوب عمل می کند .

موزیک درمانی برای کمک به قربانی های آسیب های شدید مغزی، کودکان اوتیسمی و بیماری های آلزایمری استفاده می شود. این اتفاق در بچه ها، با کاهش بیش فعالی و بهتر کردن مهارت های اجتماعی می افتد.

تلویزیون را خاموش کنید . 

کاتالانو می گوید: ” بچه های دارای اختلال کم توجهی بیش فعالی به هر چیزی توجه می کنند”. ” آن ها بیشتر نسبت به محرک های شنیداری حساس هستند و کمتر قادر هستند تا توجه خود را به چیز دیگری معطوف کنند( همانند تلویزیون). برنامه ی های شلوغ تلویزیون را با یک موسیقی با ریتم ملایم جایگزین کنید.

توماینو توصیه می کند که سبک ها، گام ها و هنرمندان مختلفی را امتحان کنید تا ببینید کدام بچه ی شما را آرام می کند یا به هیجان می آورد.

به حال و حوصله توجه کنید . 

گوش دادن به ریتم های مختلف می تواند سرعت ذهن کودک یا روند فیزیکی بدن او را کاهش دهد یا سرعت ببخشد. توماینو می گوید” شما می توانید با انتخاب دقیق آهنگ ها، باعث رهاسازی یک حس ذاتی و واکنش های عصبی ای شوید که کودک شما نمی داند دارای آن ها است.

به عنوان مثال می توانید بعد از مدرسه آهنگ هایی را برایش بگذارید تا انرژی بیش از حد او را بسوزاند. اگر یک خواننده ای حال او را خوب می کند، قبل خواب آهنگش را برایش بگذارید .

ربکا وست در موسسه موسیقی وست در شیکاگو می گوید ” ریتم، ملودی و گام موسیقی ابزارهایی هستند که برای اهداف و رفتارهای غیر موزیکی استفاده می شنوند”. ” یک تغییر در ریتم می تواند باعث یک واکنش در مغز شود. ” اوه چیزی عوض شد. من باید بیشتر توجه کنم.” می توانید گام موسیقی را پایین بیاورید تا حرکاتتان آهسته شود یا آن را یالا ببرید تا باعث خوشحالی شود.

یک لیست از آهنگ ها درست کنید .

” صورتت را بشور، مسواک بزن، لباس بپوش. صبحانه ات را بخور” مطمئنا می توانید هر کدام از این مراحل را در وظایف روزانه کودکتان بنویسید یا آن را به آینه دستشویی بچسبانید. یا با همدیگر آهنگی دانلود کنید یا ضبط کنید که باعث تحرک او شود و به او یادآوری کند که باید وظایفش را انجام دهد.

وقتی آهنگ مربوط به مسواک زدن پخش می شود کودکتان می داند که زمان انجام یک سری کارها و تغییرات است و وقتی آهنگی که مربوط به آماده شدن است، پخش می شود می داند که وقت پوشیدن جوراب ها و کفش هایش است. حتی می توانید یک آهنگ لباس بپوش را با کودک خود بنویسید و با همدیگر بخوانید تا جزئی از طبیعت او شود.

تومانیو می گوید”موسیقی باعث آسان شدن فرآیند های چند مرحله ای می شود آن هم زمانی که عملکردهای چندگانه باعث سختی آن می شود.”

طبل بزنید . 

کاتالانو می گوید” زمانی که من در حال صحبت کردن با کودکی بودم که بتوانم توجه او را بهتر کنم در کنارش با یک طبل می نشستم” همراه عبارت های واضحی که بیان می کردم طبل می زدم و او آن ها را تکرار می کرد و با همدیگر ضرب می گرفتیم. من از او می خواستم به حرفم گوش کند، و توجه کند و تنش های خود را کنترل کند. همچنین به او نشان می دادم که ارزش این را دارد که صبر کند نوبتش شود.”

والدین می توانند از یک قابلمه و یک قاشق چوبی و کمی حس شوخ طبعی استفاده کنند تا این کار را در خانه امتحان کنند. یا اگر دلشان بخواهد یک آهنگ بخوانند و از یک شانه به عنوان میکروفون استفاده کنند. اگر هیچ کدام از این ها را نخواهند، می تواند با همدیگر آهنگ بسازند تا به کودک نشان دهند که از هارمونی لذت می برند و این کار ضرری ندارد.

منتقد نباشید .

بچه شما اصرار دارد که آهنگ های یک خواننده یا گروه خاص به او کمک می کند تا مطالعه کند. اما شاید شما آهنگ های فرد دیگری را ترجیح دهید. این به این معنا نیست که او اشتباه می کند.

“چرا ما جذب سمفونی یا آهنگی می شویم که دیگران نمی شوند؟ کاتالانو می گوید این یک عملکرد پیچیده و شخصی ذهن است که قابل ارزیابی نیست.”

بعضی از بچه ها که اختلال پردازش حسی دارند نسبت به موسیقی سکوت را ترجیح می دهند. اما خیلی از افرادی که اختلال کم توجهی بیش فعالی دارند می گویند ریتم کلی و ملودی به آن ها کمک می کند تا تمرکز کنند. نوع موسیقی هایی که در هدفون ها پخش می شود به اندازه اثری که می گذارد اهمیت ندارد.

کارل دونل دانشجوی دانشگاه تمپل می گوید: “من وقتی در یک کافی شاپ که کمی سر و صدا هست با هدفون می نشینم بیشتر از زمانی که در یک کتابخانه هستم می توانم تمرکز کنم “. ” همانند افرادی که از دستگاه پارازیت برای خوابیدن استفاده می کنند من از موسیقی برای تمرکز استفاده می کنم.”

جیمز دوربین اختلال کم توجهی بیش فعالی ندارد. اما همراه با سندوروم توره و نشانگان آسپرگار(یک نوع اختلال رشد عصبی که با مشکلات قابل توجه در ارتباطات غیر کلامی و بین فردی مشخص می شود) بزرگ شده است. او از پرش عضله ی صورت غیر ارادی و ضعف در مهارت های اجتماعی رنج می برد که او را همانند یک کیسه بوکس برای قلدرها کرده است.

دوربین می گوید: ” من تحقیر می شدم، مورد زورگویی قرار می گرفتم و به خاطر متفاوت بودنم مورد سرزنش قرار می گرفتم” . ” موزیک همانند صدف برایم بود. درون آن می توانستم دنیای شادی برای خودم خلق کنم که همانطور که می خواستم و هیچ کس نمی توانست به خاطر تفاوت هایم چیزی به من بگوید.”

بنابراین او عاشق موسیقی بود و از سنین جوانی در آن تسلط یافت. او یاد نگرفت تا با دیگران بنوازد تا زمانی که عضو گروهی از بچه های تئاتر در شهر خودش، سانتاکروز کالیفرنیا شد. در سال ۲۰۰۶ از برقراری ارتباط چشمی امتناع می کرد در حالیکه ۵ سال بعد هر هفته در یک برنامه تلویزیونی به تنهایی یا گروهی جلوی ۲۰میلیون بیننده برنامه داشت.

” من چیزهای زیادی در مورد خودم یاد گرفتم و این مرا قوی تر کرد.” این را دوربین در سال های جوانی در جامعه تئاتر و تحصیلات موسیقی اش می گوید” برای من، جواب موسیقی بود. اما من می گویم خودتان جست و جو کنید. در دنیا جست و جو کنید و ببنید عاشق چه چیزی هستید. این چیزی است که درد را کاهش خواهد داد.”

 

 

بهبود سئو توسط شرکت مهندسی کلینیک 24

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *