رفتارهایی که از انسان سر میزند، از دیدگاههای گوناگون قابل تبیین است. هر یک از دیدگاهها با تکیه بر روشهایی، فرآیندها و رفتارهای روانی را توصیف میکنند؛ این الگوهای فکری که رفتار آدمی را با مفهوم و برداشت خاصی تحلیل میکنند، رویکرد نام دارد.
پنج رویکرد اصلی در روانشناسی شناخته شدهاند که عبارتند از: زیستی، رفتاری، شناختی، روانکاوی و پدیدارشناختی.
رویکرد رفتاری
آدمی صبحانه میخورد، دوچرخهسواری میکند، حرف میزند، سرخ میشود، میخندد، و گریه میکند. اینها شکلهای گوناگون رفتار هستند.(آن بخش از فعالیتهای جاندار که قابل مشاهده هستند).
در رویکرد رفتاری، روانشناس برای بررسی آدمیان، بهجای مغز و دستگاه عصبی به بررسی رفتار آنان میپردازد.
پشتوانه رویکرد رفتاری، آزمایش و تحقیق در رفتار میباشد. ضمن این که چونوچرای رفتار در آن مفهومی ندارد بلکه فقط چگونگی رفتار حایز اهمیت است. روانشناسان رفتارگرا بر عوامل محیطی در شکلگیری رفتار تاکید دارند و بر پدیدههایی که در درون انسان اتفاق میافتد تمرکز نکرده و نقش آنها را کماهمیت جلوه میدهند. در این رویکرد، روانشناسان رفتارگرا تنها به بررسی رفتار قابلمشاهده فرد میپردازند و معتقدند رفتار به وسیله محرکهای بیرونی کنترل میشود.