سکوت در رابطه

پاسخ سجاد امینی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی به سوال چگونه با سکوت درمانی مقابله کنیم؟

اگر فکر می کنید اینکه شریک زندگی تان روزها با شما صحبت نمی کند عادی است، سخت در اشتباهید. در حالیکه خیلی از مواقع سکوت می تواند به شکلی مثمر ثمر باشد، مثلا به دنبال یک شکست یا در طول دوره ای که نیاز به آرامش دارید – اما سکوت در رابطه صمیمی در طولانی مدت، طبیعی نیست و مقابله با آن از مهارت های زندگی به شمار می رود.

آیا سکوت در رابطه نوعی سوء استفاده عاطفی است؟

خواه متوجه شده باشید یا نه، این عمل نوعی مجازات کردن است. دلیل این امر آن است که “سکوت درمانی” ، که همچنین به عنوان “جلوگیری از احساسات” شناخته می شود، در واقع نوعی سوء استفاده غیرفعال است.

این اتفاق زمانی می افتد که شریک زندگی تان بدون توجه به وضعیت مورد نظر از ورود به هر نوع گفتگوی معنی دار با شما امتناع ورزد. او از نظر عاطفی جدا می شود و با نادیده گرفتن موجودیت شما، خود را از شما دور می کند. شما از زندگی او مستثنی نیستید و با این کار اطلاعات از شما محفوظ می ماند و باعث می شود احساس یک شخص غریبه را داشته باشید. از این نوع رفتار به “سنگ تراشی” یا “خفقان آور” نیز یاد می شود.

سکوت درمانی یک حرکت کنترلی است

افراد معمولاً برای کنترل موقعیت، به سکوت درمانی متوسل می شوند (غالباً به دلیل اینکه در مواجهه با موقعیت ها، احساسات و غیره احساس درماندگی می کنند). همچنین فرد ممکن است از این عمل استفاده کند تا از مسئولیت شخصی در قبال اقدامات خود اجتناب کند. علاوه بر این، وی ممکن است به دلیل عدم توانایی برقراری ارتباط صحیح، از سکوت درمانی استفاده کند. به احتمال زیاد، این امر به ترکیبی از عوامل فوق مربوط می شود.

اگرچه سکوت روش اصلی عذاب شماست، شریک زندگی شما ممکن است تاکتیک های ظریف دیگری را نیز انجام دهد که برای ناامید کردن شما طراحی شده اند. از این رو، ممکن است متوجه شوید که او دیر به خانه می آید یا از انجام کارهای خود امتناع می ورزد، زیرا می داند که این مسئله شما را ناراحت یا تحریک می کند. از طرف دیگر، او ممکن است با آگاهی کامل از حضور در میهمانی ها امتناع ورزد که این مسئله باعث ناراحتی یا خجالت بزرگی برای شما خواهد شد.

در صورت تلاش برای شروع هرگونه تماس جسمی، او شما را رد می کند. حتی اقدامات سطحی مانند اجتناب از تماس چشمی یا نگاه کردن مستقیم به درون شما، شما را نامرئی و ناچیز جلوه دهد. شریک زندگی شما با توسل به سکوت و کناره‌گیری از زندگی، نهایت تحقیر خود را نسبت به شما نشان داده است.

7 واقعیت نگران کننده درباره سکوت درمانی که ممکن است از آن آگاهی نداشته باشید

این یک رفتار غیرقابل قبول است و چیزی نیست که در هر رابطه ای قابل تحمل باشد. در زیر هفت واقعیت در مورد سکوت درمانی که ممکن است شما از آن آگاه نباشید را لیست کرده ایم، که ما در این مقاله بیشتر به بررسی آنها خواهیم پرداخت:

  • شریک زندگی شما ممکن است از رویارویی جلوگیری کند
  • نیاز به خلوت نیست
  • سکوت در رابطه سوء استفاده عاطفی است
  • این به سلامتی شما آسیب می رساند
  • این می تواند منجر به خشونت جسمی شود
  • رابطه شما ناکارآمد است
  • شریک زندگی شما ممکن است یک خودشیفته باشد
سکوت در رابطه
سکوت در رابطه

شریک زندگی شما ممکن است از رویارویی جلوگیری کند

برخی از مردم از رویارویی عمیقاً ترس دارند و ترجیح می دهند به هر قیمتی از آن اجتناب کنند، زیرا باعث می شود احساس ناراحتی کنند. این می تواند به دلایل مختلفی ایجاد شود، از جمله: شریک زندگی شما می ترسد شما را از دست بدهد، ممکن است او نتواند چگونه احساسات خود را برقرار کند، یا ممکن است از اعتماد به نفس لازم برای ایستادن در مقابل شما برخوردار نباشد.

در حالی که این ممکن است گزینه ارجح آنها برای حل مسئله باشد، مناسب هر رابطه نیست، به خصوص اگر شما فردی باشید که دوست دارد از طریق صحبت کردن مشکلات را حل کنید. علاوه بر این، سکوت کردن، شریک زندگی شما مشکلی را برطرف نمی کند و ممکن است باعث ایجاد احساس نارضایتی نسبت به شما شود.

گرچه این کار ممکن است برای مدت زمان محدود کار کند، اما وقتی یک موضوع خیلی بزرگ باشد، باید مورد بحث قرار گیرد. نداشتن مهارت های لازم برای مقابله با این امر  باعث می شود یک روند کاملاً بیگانه و ناراحت کننده ایجاد شود.

سکوت در رابطه زناشویی، نیاز به داشتن خلوت نیست

هرازگاهی، هر کس نیاز دارد مدتی را از رابطه خود خارج شود. این کاملاً طبیعی است و اغلب برای حل تعارض در روابط سالم استفاده می شود. با این وجود، نباید با سکوت درمانی اشتباه گرفته شود. خنک کردن معمولاً به عنوان ابزاری سازنده برای یافتن راه حلی برای مشکلاتی که ممکن است شما و شریک زندگی خود داشته باشید انجام می شود.

شاید با شریک زندگی خود مشاجره داشته باشید و او ممکن است بیش از حد عصبانی یا ناراحت باشد تا با شما صحبت کند. او ممکن است برای تأمل و جمع آوری افکار خود به مدتی نیاز داشته باشد. این کاملاً طبیعی است و لزوماً برای مجازات شما انجام نمی شود. این کار به هر دوی شما زمانی برای آرامش و فکر کردن عقلانی خواهد داد.

به طور معمول، ترک موقت مفید است. شما هر دو خواهید فهمید که مشکل چیست و وقتی می خواهید در مورد این موضوع بیشتر بحث کنید. جنبه مهم این است که فقط موقتی است و هر دو شما قصد دارید به زودی در مورد آن صحبت کنید. اما امتناع از صحبت با کسی بدون ایجاد شرایط ترمیم، یک عمل تخریبی عجیب و کودکانه است که در آن هیچ چیزی نمی تواند به دست آورد.

سکوت درمانی سوء استفاده عاطفی است

سکوت درمانی روشی که شریک زندگی به شما می گوید که کار اشتباهی انجام داده اید. در نتیجه این امر، او از تصدیق یا برقراری ارتباط با شما امتناع می ورزد. این سوء استفاده عاطفی منفعلانه است.

علاوه بر ایجاد پریشانی، نادیده گرفتن و محرومیت، نیازهای اساسی روانی شما از تعلق، عزت نفس، کنترل و وجود معنادار را تهدید می کند. با این کار شریک زندگی شما در تلاش است تا احساس ناتوانی و شرم را القا کند. این به سوء استفاده روانی یا عاطفی معروف است. با سکوت درمانی شریک زندگیتان شما را مجازات می کند. او منکر وجود شما خواهد بود و احساسات و نیازهای شما را انکار می کند.

سوء استفاده عاطفی چیست؟

اگرچه ممکن است شواهد جسمی به آسانی در روشی که سوء استفاده جسمی انجام می دهد، به جای خود نگذارند، سوء استفاده عاطفی با این وجود بسیار واقعی و بسیار مضر است. سواستفاده عاطفی هر تلاشی برای کنترل فرد به روش عاطفی یا روانی است. به معنای بزرگتر، یک رابطه می تواند مورد سوء استفاده قرار بگیرد که یک شخص به طور مداوم – چه کاملاً عمدی و چه غیر از آن – از سوء استفاده، زبان آزار دهنده و زورگویی، رفتارهای ارعاب آور برای شکسته شدن اعتماد به نفس و عزت نفس فرد استفاده کند.

بسیاری از اقدامات مختلف را می توان سوء استفاده عاطفی دانست. این شامل مواردی است که شریک زندگیتان احساسات شما را تحریک می کند و باعث می شود آنها احمقانه یا غیرمترقبه به نظر برسند، شما را از معاشرت با دوستان خود ممنوع کرده یا شما را از گذراندن اوقات با هر شخص دیگری منع می کند یا انتظار دارد که شما همه چیز را رها کنید و هر زمان که بخواهید به آنها کمک کنید.

هدف اساسی سوءاستفاده عاطفی، کنترل قربانی با بی اعتبار کردن، منزوی کردن و خاموش کردن آنهاست.

این به سلامتی شما آسیب می رساند

تأثیر سوء استفاده عاطفی اغلب دست کم گرفته می شود. فقط به این دلیل که شما نمی توانید خسارتهای وارد شده را ببینید، به معنای عدم وجود آن نیست. در حقیقت، قربانیان سوء استفاده روانی بیشتر از قربانیان سوء استفاده جسمی از تأثیر اختلال استرس پس از سانحه رنج می برند. این امر به این دلیل است که درد محرومیت اجتماعی، مانند نادیده گرفتن، بسیار سخت تر (و بیشتر اوقات برانگیخته می شود) نسبت به درد ناشی از آسیب جسمی، تسکین می یابد.

به ویژه زنان مورد آزار و اذیت روانشناختی، با 70٪ علائم اختلال استرس پس از سانحه و افسردگی روبرو هستند. علاوه بر این، افراد مبتلا به سوء استفاده عاطفی به احتمال زیاد روابط ناسالم دیگری را تشکیل می دهند. آنها همچنین در اعتماد به شریک جدید مشکل بیشتری دارند.

این می تواند منجر به خشونت جسمی شود

بدرفتاری خانگی یا خشونت شریک زندگی (IPV) هر نوع حمله جسمی یا جنسی، صدمه زدن یا آسیب روانی است که توسط شریک فعلی یا سابق تحمیل شده است. در حالی که سوءاستفاده عاطفی را می توان در انزوا انجام داد، آمارها حاکی از آن است که 95٪ از مردانی که از همسر خود سوء استفاده جسمی می کنند، از سوء استفاده روانی نیز استفاده می کنند.

حتی اگر تصمیم به ترک رابطه ناسازگارانه دارید، ممکن است کشف کنید که کابوس شما تازه شروع شده است. آزار و اذیت ممکن است مدتها پس از پایان روابط ادامه یابد. به همین دلیل مهم است که علائم سوء استفاده عاطفی را بشناسید و آماده باشید تا هر چه سریعتر خود را از بین ببرید.

رابطه شما ناکارآمد است

بحث و جدل زوجین کاملاً طبیعی است و هیچ مشکلی در بحث و گفتگو درمورد اختلافات به صورت سازنده وجود ندارد. با این وجود، اگرچه این ممکن است شامل سکوت های کوتاه مدت باشد، اما به دوره های طولانی مدت شوک اجتماعی یا انزوا نیز گسترش نمی یابد. یادآوری این نکته مهم است که غیرممکن است که انتظار داشته باشیم افراد دیگر سکوت ما را تفسیر کنند.

اگر شما همواره خود را به عنوان نقش صلح طلب می شناسید. مرتباً به نتیجه می رسید و سعی کنید شرایط را اصلاح کنید. بارها و بارها عذرخواهی می کنید. در روابط خود چنان احساس ناامنی می کنید که دچار ترس از ترک می شوید. و این حالت مداوم دفاعی و عذرخواهی و فرض گناه، توانایی فرد را در رشد و پرورش احساس سالم کم می کند. اینها همه علائم هشدار دهنده یک رابطه ناکارآمد است.

شریک زندگی شما ممکن است یک خودشیفته باشد

فردخودشیفته فاقد همدلی است و از نظر عاطفی نابالغ است. در زندگی با این فرد متأسفانه خیلی زود متوجه می شوید که او خواستار پرستش مداوم است. او علاقه ای به افکار و عقاید شما ندارد و تمام وقت خود را صرف صحبت کردن در مورد خودش می کند.

بر خلاف دیگران که ممکن است به دلیل احساس صدمه دیده، انصراف دهند و یا به سادگی مایل به جلوگیری از درگیری هستند، خودشیفته از دیوارپوش استفاده می کند تا شما را در جای خود نگه دارد. اگر اعتقاد داشته باشد که شما اختیار او را به چالش کشیدید یا به طریقی به او بی احترامی کردید، عصبانی می شود. انتقاد سازنده در دنیای جنگ یافته او وجود ندارد.

هر پیام، تماس تلفنی یا متنی که می فرستید با تحقیر کامل روبرو می شوید. احساس کنترل او ناشی از سکوت است. او می داند که گفتگو دوباره شروع نمی شود تا زمانی که احساس کند به اندازه کافی مجازات شده اید.

خودشیفته هرگز مسئولیت اقدامات خود را نمی پذیرد. او می داند که با نادیده گرفتن شما، موجودیت شما را بی ارزش می کند و باعث می شود احساس ناچیز بودن کنید.

اگر علائم هشدار دهنده ای را می بینید که شریک زندگی تان تمایل به خودشیفتگی دارد، پس باید به فکر خود باشید و در اسرع وقت از رابطه بیرون بروید. خودشیفتگی هرگز به پایان نمی رسد و ممکن است یک درس بسیار پرهزینه باشد. آشنایی با فرد خودشیفته می تواند هم از نظر عاطفی و هم از نظر مالی شما را تخلیه کند.

چگونه به سکوت درمانی پاسخ دهیم

یک پاسخ قطعی در مورد چگونگی پاسخ به سکوت درمانی، دشوار است. ابتدا باید از خود بپرسید که چرا شریک زندگی شما به این روش عمل می کند. اگر او واقعاً ترس از رویارویی دار ، ممکن است شما بتوانید به او کمک کنید تا روشهای مثبتی را برای حل مناقشات کشف کند.

اگر رابطه سالم ندارید یا فکر می کنید شریک زندگی شما خودشیفته است، پس باید به دنبال کاهش ضررهای خود باشید.

سرانجام، اگر شریک زندگی تان طولانی مدت بداخمی می کند، بهترین کار این است که خود را مشغول نگه دارید. کمی موسیقی بگذارید، فیلم مورد علاقه خود را تماشا کنید یا یک دستور العمل جدید را امتحان کنید. وقت خود را برای تلاش برای گرفتن پاسخی از وی تلف نکنید.

اگر به دنبال راه هایی برای ترمیم رابطه هستید، نکات زیر را در نظر بگیرید.

احساسات خود را به اشتراک بگذارید

اگرچه احتمالاً قبلاً این موضوع را امتحان کرده اید، اما بعضی اوقات برای شروع روند تعمیر، یک تلاش جدی و غیرتهاجمی برای آشتی بیشتر است. بعضی اوقات بگویید: “سلام، من می دانم که در حال حاضر با من صحبت نمی کنی، اما می خواستم بدانی که چه احساسی دارم”.

در نظر داشته باشید که احساسات و افکار خود را از نقطه نظر برتر به اشتراک بگذارید. به شریک زندگی خود بگویید که چه چیزی باعث شده شما احساس خوبی داشته باشید. اگر احساس می کنید نقش اصلی را در کشمکش داشته اید، آن را به اشتراک بگذارید و عذرخواهی کنید. اگر فکر نمی کنید کاری انجام داده اید که سزاوار سکوت باشید، آن را نیز به اشتراک بگذارید.

به شریک زندگی خود فرصت دهید تا احساس خود را به اشتراک بگذارد

گرچه رسکوت پاسخی قابل قبول برای درگیری نیست، اما بسیاری از افراد وقتی احساس می کنند که در وهله اول شنیده نمی شوند، به این روش متوسل می شوند. بنابراین اگر به شریک زندگی خود فرصتی برای باز کردن و به اشتراک گذاشتن آنچه باعث ناراحتی آنها می شود بدون حمله به آنها و یا کاهش ارزش تجربه آنها، اغلب می تواند به هموار کردن راه حل کمک کند.

می توانید از این جمله استفاده کنید: “سلام ، من می دانم که الان از من ناراحت هستی. اگر دوست داشته باشی ، من آماده ام که حرف هایت را بشنوم.

راهکارهایی را برای استفاده در آینده پیشنهاد دهید

اگر موفق به بیان احساسات خود شده اید، پس ایده خوبی است که پس از آن صحبت کنید که چگونه می توانید در آینده موقعیت های مشابه را بهتر انجام دهید. این می تواند مواردی مانند اعتراف کردن را داشته باشد که اگر کسی ناراحت است که ممکن است قبل از صحبت کردن ابتدا به مدتی سکوت بگذراند. شما حتی می توانید برای آن مواقع شرایط توافق شده ای مانند “چراغ قرمز برای یک ساعت” ارائه کنید. این مسئله می تواند شگفتی باشد که هر دو طرف در خواسته ها و نیازهای خود احساس احترام کنند.

به یاد داشته باشید که بسیاری از مواردی که سکوت را مورد سوءاستفاده قرار می گیرد شرایط برای گفتگو مجدد وجود ندارد. الزاماً سوء استفاده نیست که بعضی اوقات بخواهید فضایی داشته باشید. با این حال، سوء استفاده این است که هرگز شرایط را برای شروع بحث دوباره تعیین نکند یا از سکوت به عنوان سلاح برای صدمه زدن به شخص دیگر استفاده کند.

مرزهایی را ایجاد کنید

این یک مرحله بسیار مهم است، به خصوص اگر شریک زندگی شما همانطور که باید پاسخگو و قابل احترام نیست. مرزها تقریباً در مورد هر جنبه ای از زندگی شما مهم هستند، اما به ویژه در رابطه با روابط بین فردی مهم است.

به شریک زندگیتان بگویید توهین نکند، شما را به اسم های زشت نخواند، داد نزند یا هر کاری مشابه با بی احترامی انجام ندهد. همچنین می توانید بگویید که دوره های طولانی سکوت – بدون شرایط برای پایان آنها – برای شما صدمه آور است و شما نمی توانید آن را تحمل کنید. بعلاوه، تعیین شرایط در مورد نقض این مرزها مهم است. به عنوان مثال، در صورت انجام هر یک از موارد فوق، مکالمه به پایان رسیده و شما اتاق را ترک خواهید کرد.

فقط مطمئن شوید که وقتی این مرزها و قید و بندهایی را که می خواهید، حتما از آنها پیروی کنید. عدم انجام این کار باعث می شود حرف شما تضعیف شود و ارزش خود را کم کنید.

ایجاد یک شبکه پشتیبانی

داشتن حلقه ای از دوستان قابل اعتماد، اعضای خانواده و متخصصانی که در زمینه روابط بین فردی آموزش دیده اند و یا مشاوره ازدواج بسیار مهم است. این به شما کمک می کند احساس حمایت بیشتری کرده و کمتر احساس تنهای کنید. از همه مهمتر، با این وجود، این امکان را به شما می دهد تا تجربه خود را با اشخاص ثالثی که به بهزیستی شما اهمیت می دهند، ارتباط برقرار کنید و به شما کمک می کند تا دیدگاه بیرونی از آنچه در روابط شما اتفاق می افتد دریافت کنید.

علاوه بر این، راهکارهای سکوت در رابطه به شما کمک می کند تا در آینده متوجه رفتارهای سوء استفاده کننده شوید و در صورت لزوم به شما قدرت ترک را می دهد.


به درخواست کاربران سایت و پرسیدن سوالات متداول کاربران از سجاد امینی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، قصد داریم سوالات شما کاربران را در قالب مطلب آموزشی برای کابران سایت منتشر کنیم که هم شما که سوال پرسیده اید و همه دوستانی که دنبال جواب این سوال هستند بتونند از پاسخ اقای سجاد امینی به سوالات بهرمند شوند.

دوستان عزیز شما هم می توانید سوالات خود را در قسمت دیدگاه همین مطلب برای آقای سجاد امینی ارسال نمایید.

پاسخ گویی سوالات شما در کمترین زمان ممکن توسط سجاد امینی کارشناس ارشد روانشناسی بالینی

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *