رویکرد پدیدارشناختی(انسان‌گرایی)

رویکرد پدیدارشناختی

رفتارهایی که از انسان سر می‌زند، از دیدگاه‌های گوناگون قابل تبیین است.
هر یک از دیدگاه‌ها با تکیه بر روش‌هایی، فرآیندها و رفتارهای روانی را توصیف می‌کنند؛ این الگوهای فکری که رفتار آدمی را با مفهوم و برداشت خاصی تحلیل می‌کنند، رویکرد نام دارد.
پنج رویکرد اصلی در روان‌شناسی شناخته شده‌اند که عبارتند از: زیستی، رفتاری، شناختی، روان‌کاوی و پدیدارشناختی.

تعريف پديدار شناختي

يک پديده، واقعيت يا حادثه اي عيني است. پديده ممکن است يک شي يا يک جنبه از يک شي باشد ( گل رز يا عطر گل رز). موضوعي که در اين تعريف حايز اهميت است، واقعيت عيني و قابل مشاهده است که ما آن را از طريق يکي از حواس خود درک مي کنيم. يک پديده چيزي نيست که ما تصور کرده يا در ذهنمان مجسم کنيم، هر چند مشاهده، خود با تفکر همراه است.

رویکرد پدیدارشناختی

اگر تجربه‌های شخصی و درونی فرد را از دیدگاه خود فرد مطالعه کنیم، رویکرد پدیدارشناختی را به‌کار گرفته‌ایم. بر این اساس انسان، آزاد و از روی انتخاب و در جهت توانایی رشد و خودشکوفایی رفتار می‌کند. نیروی انگیزشی فرد، وی را به سوی رفتاری سوق می‌دهد که توانایی‌های بالقوه خود را به‌کار گرفته و به رشدی فراتر از رشد کنونی برسد. این رویکرد هر نوع جبر در رفتار به صورت‌های روانی، زیستی، اجتماعی و اقتصادی را رد می‌کند و طرفدار آزادی انسان در رفتارهای صادره از اوست.

 


سجاد امینی

خواننده و کارشناس ارشد روانشناسی بالینی
( زمینه تخصصی: روانشناسی و موسیقی درمانی پیشرفته جهت بیماران اعصاب و روان)

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *